شنام، روایتی به رنگ سبز
به گزارش نقد و بررسی سینما، گروه فرهنگی خبرنگاران، در ایام نوروز، کتاب ها و فیلم های مختلفی را برای مطالعه و تماشا به مخاطبانش پیشنهاد میکند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی نقد و بررسی سینما، این روز ها بیشتر کشور های جهان درگیر ویروس کرونا هستند. این بیماری، نگرانی هایی را به وجود آورده و متخصصان به افراد توصیه می نمایند تا حد امکان در خانه بمانند. با اینکه چنین کاری خطر ابتلا را کاهش می دهد، اما ماندن در خانه آن هم برای مدت طولانی خودش مشکل دیگری است که به آسانی نمی توان از آن گذشت. گاهی شرایطی پیش می آید که مجبور می شویم تا در خانه بمانیم و در چنین مواقعی معمولا کلافه می شویم. برخی افراد وقت گرانبهای خود را به خواب یا چرخیدن در شبکه های اجتماعی می گذرانند. شاید ظهور کرونا در عید نوروز با وجود مشکلاتش، بهانه خوبی باشد تا یاد بگیریم چه کار هایی را می توان در خانه انجام داد و چطور می گردد همه چیز را تا جای ممکن روی روال نگه داشت. می توانید یک سریال و یا یک فیلم خوب برای تماشا پیدا کنید و یا به جای ترس از کرونا در عید با کتاب خواندن آشتی کنید. با دیدن مستند های جذاب می توانید گذشت زمان را آسان تر کنید و یا برای سلامتی جسم و روح ورزش کنید. ما در گروه فرهنگی نقد و بررسی سینما، هر روز سعی می کنیم با پیشنهاد کتاب و فیلم، گذشت این روز ها را برای شما آسان تر کنیم.
کتاب شنام
کیانوش گلزار راغب در کتاب شنام به توضیح خاطرات خود از دوران اسارتش به دست کومله می پردازد. تجربه های متفاوت نویسنده از جنگ و اسارت موجبات بدیع بودن این کتاب را فراهم آورده است به نحوی که در این اثر عشق، شوخی، جنگ، اسارت و ... به هم آمیخته می شوند و تصویری دیگرگونه از جنگ ارائه می دهند.
خاطراتی که در این کتاب روایت شده مربوط به جنگ تحمیلی در سا لهای 60 - 61 و اجرای عملیات شنام به فرماندهی شهید احمد متوسلیان در مریوان است. کیانوش گلزار راغب، راوی کتاب بعد از خاتمه عملیات زخمی می گردد و هنگام انتقال به بیمارستان سنندج، همراه برادرش که او هم رزمنده بوده اسیر گروهک کومله ها می گردد. کومله ها حدود یک ماه بعد برادر راوی را شهید می نمایند که تاثیری بسیار منفی بر روحیه و جان و روان او می گذارد.
دوران اسارات 14 ماهه گلزار راغب به صورت دوره گردی سپری می گردد؛ کومله ها سی تا چهل نفر را که در اسارت داشته اند و تعداد آن ها هم در طول جهت تغییر می نموده، از این روستا به آن روستا می برند و همین طور این فرایند ادامه دارد تا زندان سردشت که دوران اصلی اسارت راوی و دیگر اسرا در آنجا آغاز می گردد. در دوران اسارت، کومله ها می خواهند کیانوش را اعدام نمایند، اما یکی از خانواده هایی که از ترس گروه دموکرات به کومله ها پناه آورده بوده، نمی گذارد او را اعدام نمایند. شیلان، دختر خانواده ای که راوی را نجات می دهد رابطه ای عاطفی با او برقرار می نماید که به دلیل تعصبات قومی به خاتمه نمی رسد و... راوی بعد از یک سال (شهریور 1361) از اسارت آزاد می گردد و در سپاه کرمانشاه متوجه می گردد شیلان هم فرار نموده است. تا بهار 62 منتظر شیلان می ماند که شاید به خانه شان بیاید و وقتی او نمی آید، به خانه آن ها در سقز می رود و در می یابد که شیلان اسیر کومله ها شده است.
فیلم سینمایی کتاب سبز
فیلمی در ژانر کمدی-درام به کارگردانی پیتر فارلی است که در سال 2018 منتشر شد. این فیلم تور 1960 پیانیست کلاسیک و جاز آمریکایی-جامائیکایی، دان شرلی (با بازی ماهرشالا علی) به همراه بانسری اهل نیویورک به نام تونی لیپ (ویگو مورتنسن)، که راننده و محافظ او بود را در جنوب آمریکا به تصویر می کشد.
تاریخ سینما پر است از فیلم هایی که پیرنگ اصلی خود را تقابل یا همراهی سیاهان و سفیدپوستان در نظر گرفته اند. آثاری که گاهی در بستر اکشن مانند سری اسلحه های مرگبار، گاهی در بستر ملودرامی، چون دست نیافتنی ها و گاهی در بستر وسترنی، چون جانگوی آزاد شده روایت شده اند. اما کتاب سبز به دلیل نوع نگاه به شخصیت های اصلیش تافته ای جدا بافته است. چرا که در آن شخصیت ها از کلیشه های موجود آن قدر فاصله گرفته اند که جای ارباب و رعیت هم در آن تغییر یافته است. اگر ما به سیاهان کارگری که بددهن، چرک، پرخور و به طور کلی بی توجه به آداب معاشرت در مقابل سفیدپوستان متمدن، با وقار و خوش برخورد عادت نموده ایم، کتاب سبز این شابلون ذهنی را در همان بیست دقیقه ابتدایی با معرفی شخصیت های تونی و دکتر شیرلی تغییر می دهد. آن هم با جزئیات آن قدر دقیق که بیننده پس از آن می تواند رویکرد هر یک را در قبال رویداد های قصه تشخیص دهد؛ هرچند کارگردان بار ها و بار ها بیننده را با تغییر رفتار ها غافلگیر می نماید.
منبع: خبرگزاری دانشجو