اگر زیاد فکر و خیال می کنید، بخوانید

به گزارش نقد و بررسی سینما، فکر و خیال ناخواسته گاهی دست از سر آدم برنمی دارد. ما در این مطلب می خواهیم به شما بگوییم چطور می توانید از این فکر و خیال ها رهایی پیدا کنید.

اگر زیاد فکر و خیال می کنید، بخوانید

به گزارش نقد و بررسی سینما به نقل از برترین ها ،فکر و خیال ناخواسته گاهی دست از سر آدم برنمی دارد. مخصوصا در این روزها که اوضاع نابسامان مالی فکر همه را مشغول نموده، شاید بیشتر از قبل دچار فکرو خیال ناخواسته می شویم و یا به قول خودمان فکرمان هزارجا می رود. توصیه می کنیم باما همراه باشید تا به شما بگوییم چطور می توانید از این فکر و خیال ها رهایی پیدا کنید.

فیودور داستایفسکی در یکی از کتاب هایش با عنوان یادداشت های زمستانه درباره خاطرات تابستانه می نویسد: سعی کنید این تمرین را انجام دهید که اصلا به خرس قطبی فکر نکنید و سپس خواهید دید که آن چیز لعنتی هر دقیقه به خاطرتان می آید. ظاهرا این گفته داستایفسکی ریشه در واقعیتی روان شناختی دارد.

دَنیل وِگنِر (Daniel Wegner) پژوهشگری بود که بیش از بیست سال از عمر گران بها را صرف تحقیق و آموختن درباره فکر و خیال کرد. این استاد برجسته روان شناسی اجتماعی دانشگاه هاروارد در سال 2013 در سن 65 سالگی درگذشت، اما میراثی که بر جای گذاشت، ناشناخته های زیادی را از فرایند های ذهنی انسان روشن کرد.

فرایند سرکوب افکار یکی از حوزه های مهم پژوهشی وگنر بود. تحقیقات وی تاییدی است بر نظر داستایفسکی که وقتی انسان کوشش می نماید جلوی فکر و خیالی را در ذهنش بگیرد، برعکس، آن گمان و اندیشه رهایش نمی نماید. پرسش مهم اینجاست که اصلا چرا افراد تمایل دارند مانع بعضی افکارشان شوند؟

وگنر خاطر نشان می نماید که پاسخ این سوال را هم داستایفسکی در همان کتاب داده است: هر انسانی خاطراتی را دارد که با هیچ کس به جز دوستان نزدیکش در میان نمی گذارد. چیز های دیگری نیز در ذهن دارد که آنان را حتی با دوستانش در میان نمی گذارد و پیش خودش، چون راز نگاه می دارد. اما چیز های دیگری هم در ذهن هست که فرد می ترسد آن ها را حتی با خودش در میان گذارد و هر انسان شرافتمندی چندتایی از چنین چیز هایی را در ذهن انبار نموده است.

به زبان ساده هر فردی فکر و خیال هایی در اعماق ذهن دارد که بی نهایت میل دارد آن ها را سرکوب و حتی از خودش پنهان کند: از عادات شخصی مضحک گرفته تا ترس های پنهان از کرداری در گذشته و راز های سر به مهر.

سرکوب افکار ممکن است موقتا چاره ساز باشد، اما تحقیقات گسترده وگنر نشان می دهد هرگاه فرد مطلعانه جلوی فکری را می گیرد، شش اتفاق می افتد:

  • احتمال اینکه آن فکر در روز های آینده خود به خود به ذهن متبادر گردد بالا می رود.
  • پرت کردن حواس باعث می گردد فرد حتی بیشتر به موضوع فکر کند.
  • ایده های مرتبط با آن موضوع، آن فکر را دوباره بالا می آورد در حالیکه خود آن فکر بعید است آن ایده ها را در ذهن تداعی کند.
  • ممکن است فرد حتی بدون اینکه متوجه باشد آن فکر را در سر داشته باشد و تنها زمانی مطلع گردد که داشته به آن موضوع خاص فکر می نموده که کسی سوالی بپرسد.
  • ممکن است آن خیال ناخواسته در خواب هم پدیدار گردد حتی بیشتر از زمانی که فرد مطلعانه به آن موضوع فکر می نماید.
  • وقتی که فرد کوشش می نماید فکری را از سر خارج کند، قسمت هایی از مغز که به حافظه مربوطند فعال تر می شوند.

نکته آخر نشان می دهد وقتی انسان کوشش می نماید فکری را از سر خارج کند، مغز با تمام قدرت به جستجوی آن می رود تا ته و تویش را درآورد و در نتیجه فرد به شکل اتوماتیک بیشتر به آن موضوع می اندیشد. در چنین حالتی کوشش مطلعانه برای جلوگیری از یک فکر، با فرایند اتوماتیک ذهن برای یافتن آن فکر تداخل و ذهن را پریشان می نماید. به همین دلیل سرکوب افکار اثرات جانبی ناگواری دارد.

هرگاه فرد می خواهد فکر و خاطره ای را از سرش بیرون کند، احساسات و عواطف مربوط به آن در ذهنش پدیدار می شوند؛ مثلا در یکی از پژوهش های وگنر، از افراد خواسته شد پیش از مراجعه به دندان پزشک از فکر کردن به آن خودداری نمایند. نتیجه جالب اینکه حتی آن ها که سابقه هیچ ترسی از دندان پزشکی نداشتند، از افزایش اضطراب و افکار مزاحم خبر می دادند.

مثال دیگر افرادی هستند که تمایل دارند وزن شان را کاهش دهند و در نتیجه باید رژیم غذایی متناسبی را رعایت نمایند. هر چقدر این افراد کوشش نمایند که به غذا خوردن فکر ننمایند، بیشتر احساس گرسنگی به سراغ شان می آید.

در تحقیقی دیگر از شرکت نمایندگان خواسته شد به یکی از رابطه های عاطفی گذشته شان مدتی فکر ننمایند، بعد حس و حال شان را گزارش دهند. نتایج نشان می داد که برای بیشتر شرکت نمایندگان تازه معلوم شده بود که آتش آن عشق قدیم هنوز چقدر در دلشان زبانه می کشید.

پژوهش های بعدی نشان داد که سرکوب مدام افکار، افراد را بیشتر مستعد اختلالات ذهنی همچون افسردگی، وسواس و اضطراب می نماید. البته باید توجه داشت که سرکوب افکار نقشی فزاینده در چنین اختلالات ذهنی ایفا می نماید، ولی عامل به وجودآورنده آن ها نیست؛ مثلا سرکوب افکار در فردی که با افسردگی دست و پنجه نرم می نماید به مثابه فزون ساز افسردگی عمل می نماید.

مطالعاتی از این دست به روشنی نشان می دهند که بین سرکوب افکار و افزایش اختلالات روان شناختی رابطه مستقیمی برقرار است. در عین حال پژوهش های وگنر نشان می دهد وقتی افراد نشانه های اختلالات ذهنی شان را با آغوش باز می پذیرند و با افکاری روبرو می شوند که مدت ها کوشش می کردند جلویشان را بگیرند، به آرامشی درخور توجه می رسند.

انسان ها از هر راهی استفاده می نمایند افکاری را از سر برون نمایند چرا که فکر کردن به بعضی چیز ها برایشان به غایت دردناک است. اما اگر به جای کوشش برای سرکوب آن افکار، فرد سعی کند با آن ها روبرو گردد، احتمالا رنج کمتری خواهد کشید. وگنر می گوید بیرون کردن افکار ناخواسته اصلا کار آسانی نیست، اما اگر بتوان انجامش داد، آنگاه می توان بر عواطف قدرتمند ناشی از سرکوب چنین افکاری نیز فائق آمد. دنیل وگنر در این راه افراد را به خواندن جملات زیر از کتاب تسخیر خوشبختی اثر برتراند راسل دعوت می نماید:

هر ترسی با ندیدن بدتر می گردد. روش درست این است که با تمرکز بالا به آن ترس فکر کرد تا آنجا که کاملا آشنا گردد. در نهایت، آشنایی ترس ها را کم رنگ می نماید و از آن پس کل موضوع ملال آور خواهد شد و افکار از آن دست خواهند کشید؛ نه مثل قبل با کوششی ارادی بلکه تنها از روی نبود علاقه به آن موضوع. هرگاه دیدید به خاطر موضوعی توی فکر فرو رفته اید، همواره بهترین راه چاره این است که بیشتر از حالت طبیعی به آن موضوع فکر کنید تا آنجا که فریفتگی بیمارگونه اش رخت بربندد.

منبع: جام جم آنلاین

به "اگر زیاد فکر و خیال می کنید، بخوانید" امتیاز دهید

1 کاربر به "اگر زیاد فکر و خیال می کنید، بخوانید" امتیاز داده است | 5 از 5
امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "اگر زیاد فکر و خیال می کنید، بخوانید"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید