سینما و الگوی مصرف فرهنگی در عصر پسادیجیتال

به گزارش نقد و بررسی سینما، تهران (پانا) - نشست سینما و الگوی مصرف فرهنگی در عصر پسادیجیتال چهارشنبه 8 بهمن 99، با حضور سیدجمال الدین اکبرزاده جهرمی (استادیار ارتباطات اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی) و علیرضا تابش (مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی) و با دبیری امیررضا تجویدی به صورت برخط برگزار گردید.

سینما و الگوی مصرف فرهنگی در عصر پسادیجیتال

در ابتدای برنامه علیرضا تابش به موضوع مجازی و واقعی بودن پرداخت و توضیح داد: ما الآن در عصر پسادیجیتال هستیم و دیگر مبحثی به اسم واقعی و مجاری وجود ندارد؛ بلکه هم واقعی ست وهم مجازی. ما الآن یک دنیا داریم و آن دنیای پلتفرم هاست که محصولات فرهنگی را هم مشخصاً در این پلتفرم ها جستجو می کنیم که این مربوط به دوران کرونا نیست. در دنیای امروز، ما یک بدن جسمانی، یک بدن روحانی و یک بدن اطلاعاتی داریم. پشت این پلتفرم ها، چیزی به نام هوش مصنوعی وجود دارد که با استفاده از آن، اطلاعات را آنالیز و مصرف را درحوزه های مختلف اندازه گیری می نمایند. اساساً تمام شئون زندگی ما درگیر یک زندگی پلتفرمی شده و کرونا آمد و یک سیلی محکم به ما زد تا ما به نوع مدیریت داده ها و کنترل بعضی اطلاعات، شدت و سرعت بیشتری دهیم. زیرساخت های این الگو از چندی پیش آغاز شده بود و کرونا درواقع، نوعی از رفتار و مصرف فرهنگی ما را تغییر و شتاب داد.

مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی با اشاره به فرصت ها و تهدیدهای کرونا، گفت: ما امروز با شیب منفی فراوری و عرضه حامل دیجیتالی DVD روبرو هستیم و اساسا فراوری آن روبه تعطیلی می رود. در این یک سال همه گیری کرونا، با ظهور پدیده اکران آنلاین روبرو هستیم که از ابتدا تا به امروز، حدود 30 فیلم سینمایی اکران شده است. اتفاق دیگری هم در 10 سال گذشته افتاده و آن ایجاد موجی از سریال سازی ها در حامل DVD و در سال های اخیر، در VODها هستند که رقیب تلویزیون ایران به شمار می آیند. امروز این پدیده، تبدیل به یک کسب وکار پرسود برای فراورینمایندگان این سریال ها شده که حتی خود پلتفرم ها هم، به سمت فراوری این سریال ها رفته اند که تأثیرات مهمی را بر روی ذائقه مخاطب ایرانی داشته اند. به طوری که می توان آنالیز کردکه پس از دیدن سریال پرطرفدار شهرزاد، ذائقه ایرانی چه تغییراتی می نماید. اما درمورد چالش های این حوزه، بعضی مباحث حقوقی بین تأمین نمایندگان آثار سینمایی و پلتفرم ها به وجود آمده که ازجمله آن ها، چالش بر سر قیمت گذاری آثار است و فراورینمایندگان فیلم، گاهی اوقات مجبور می شوند قیمت پیشنهادی پلتفرم را قبول و اثر خود را برای نمایش در اختیار آن ها بگذارند. چالش دیگر، همان مسأله انحصاری بودن پلتفرم های VOD در ایران است و از آن جا که خود وارد فراوری محتوا شده اند، روی بالا رفتن دستمزد بازیگران تاثیر گذاشته که این خود تأثیر منفی بر روی فراوریات سینما و دستمزدهای بازیگران در این عرصه گذاشته است. موضوع دیگر این است که سریال سازی در بخش خصوصی، دست آن ها را باز گذاشته و خارج از چارچوب های سریال سازی تلویزیون، کار می نمایند. اما از طرف دیگر بازتاب خوب این سریال ها و حتی صادرات آن ها به کشورهای منطقه و فارسی زبان دیده می گردد. به طورکلی طی سالهای گذشته عادت مصرف رسانه ای در ایران تغییر نموده و از طرف دیگر، مخاطبان جدیدی هم در دوران کرونا داشتیم که اساساً باید همه اینها ذائقه سنجی شوند. اینکه چطور ما از این مفاهیم و اطلاعات، داده سنجی کنیم، در ارتقای صنعت فیلم سازی بسیار مهم است.

تابش در بخش دیگر سخنان خود با اشاره به چالش های پیش روی مدیریت فرهنگی در کشور بیان کرد: شیوه مدیریت فرهنگی در کشورهای مختلف، متفاوت است. الگوی سیاستگذاری فرهنگی و هنری ما از سال 1384 به این طرف، تغییری ننموده درحالی که این 15 سال، سال های بسیار مهمی برای کشورهای دیگر بوده است. کشورهای چین، کره و حتی کشورهای اروپایی در مقررات فرهنگی و هنری و حتی فناورانه، سیاستگذاری متفاوت و توأم با پیشرفتی داشته اند. به نظر من کرونا کاری کرد که ما این تغییر را بیشتر حس کنیم. ما به عنوان مدیران فرهنگی باید با سیاست های تشویقی و ایجابی، کاری کنیم که این مرحله هم در عرصه فرهنگ و هنر ایران سپری گردد و به آن جایگاهی که حق کشور ما در منطقه است، برسیم.

در بخش بعدی برنامه، سیدجمال الدین اکبرزاده جهرمی با بیان اینکه صنعت سینما بخش قابل توجهی از درآمد خود را خارج از سالن سینما به دست می آورد، به توضیح مختصری از تاریخچه آن پرداخت و اذعان کرد: بعد از اختراع تلویزیون، ما شاهد تماشای فیلم، خارج از سینماها هستیم. بعد از اختراع تلویزیون، یکی از برنامه های ثابت آن ها، پخش برنامه های سینما بوده است. در سال 1976 ما اختراع ویدئو را داریم و کمی پس از آن، گسترش بنگاه ها و موسساتی که فیلم ها را اجاره می دهند و افراد می توانند در خانه فیلم ببینند. در دهه 1990، شاهد حضور DVD و در دهه 2000 م، گسترش اینترنت را داریم که پس از آن، تغییراتی رخ می دهد که ازجمله مهم ترین آن ها، تغییرات در نوع مصرف افراد است. بنابراین بخش قابل توجهی از درآمد صنعت سینما، از خارج از سالن های سینما به دست می آید و این مسأله مهمی ست که کرونا این فرایند را تسریع داده است.

استاد دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه صحبت های خود، بر لزوم شناخت فرایندهای جاری در جریان پلتفرمی شدن پیش از دوران کرونا تأکید کرد و گفت: شاید بتوانیم بگوییم کرونا از جهاتی، فرایند پلتفرمی را فقط تسریع نموده و به مثابه کاتالیزور عمل نموده است. ما ابتدا باید فرایندهای جاری و درحال جریان را بشناسیم و ببینیم که چگونه بوده تا بعد درباره کرونا و تسریع بخشیدن آن صحبت کنیم. بحث پلتفرم ها، به مفهوم همگرایی رسانه ای گره خورده است. ما از دوره ای به بعد، با بعضی تحولات مثل دیجیتال شدن، تحولات حوزه نرم افزاری کامپیوتری، تحولات نقد و انتقال داده و ... روبرو می شویم که همه اینها به همگرایی رسانه ای منجر شده است که مرز بین رسانه ها از بین رفته است. حال این پدیده ای که در دنیا به شدت درحال گسترش است، وقتی به ایران می رسد، به دلیل زمینه ها و شرایط بافتی ای که به لحاظ فرهنگی، سیاسی و اجتماعی در ایران وجود دارد، با محدودیت روبه رو می گردد. اما در حال حاضر، الزامات جامعه جدید نمی تواند آن محدودیت های قبلی را تحمل کند و اتفاقی که امروز در کرونا افتاده، همین است. کرونا کاری نموده که آن محدودیت های پیشین، خود را با عریانی بیشتری به نمایش بگذارند؛ محدودیت هایی که جلوی توسعه فرایند پلتفرمی شدن جامعه را گرفته بودند. به همین دلیل کرونا باعث شد که ما با یک بازنگری و بازاندیشی، به تأمل درمورد سیاست های پیشین خود دست بزنیم و ببینیم که این فرایند را چگونه می توانیم ادامه دهیم.

منبع: خبرگزاری پانا

به "سینما و الگوی مصرف فرهنگی در عصر پسادیجیتال" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "سینما و الگوی مصرف فرهنگی در عصر پسادیجیتال"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید