تیم فوتبالی که امید شهر خسته بود، کارخانه هایی که تعطیل شدند! - نقد و بررسی سینما

به گزارش نقد و بررسی سینما، مریم الهامیان کارگردان مستند امید شهر خسته که در بخش خارج از مسابقه سیزدهمین جشنواره سینماحقیقت حضور دارد، در مصاحبه با خبرنگاران درباره این اثر گفت: این فیلم 78 دقیقه ای در بخش خارج از مسابقه است اما به زعم خیلی از دوستان که فیلم را دیدند و فیلم های بخش مسابقه را هم تماشاکرده اند، امید شهر خسته لیاقت حضور در بخش مسابقه را داشته است. داستان این مستند درباره 6 هفته سرانجامی بازی های تیم نساجی مازندران است که این تیم کوشش می نماید به لیگ برتر برود و 6 بازی در 6 هفته دارد و این تیم در نهایت بعد از 24 سال سرانجام خوشی را تجربه می نماید به این صورت که تیم نساجی به لیگ برتر می رود.

وی اضافه نمود: مستند امید شهر خسته فراز و فرود دارد زیادی داری البته ما در زیر متن داستان صعود تیم نساجی، به موضوعات شهر قائم شهر، کمی ها و کاستی های این شهر، تعطیلی همه کارخانه ها، شرایط و روحیه شهر و... پرداختیم. بخشی از این فیلم هم به خودم مربوط می گردد؛ در قسمتی از فیلم می بینیم به دلیل اینکه من یک خانم هستم نمی توانم بازی ها را از نزدیک ببینم یعنی با وجود داشتن چند مجوز و چانه زنی بسیار اجازه ورود به زمین را به من نمی دادند از همین رو من از بالای پشت بام آپارتمان های شهر به تماشای بازی نشسته بودم که همین مساله یک بعد دیگر به فیلم داده است

الهامیان با اشاره به اینکه در بازی آخر می بینیم که تیم نساجی باید یک تفاضل عجیب غریبی به فزونی برسد و در همین قسمت داستان امید شهر خسته به اوج خود می رسد، اعلام کرد: من و همسرم ادبیات نمایشی و کارگردانی خوانده ایم از همین رو بارها درباره دراماتیک بودن قائم شهر و تیم نساجی با هم گپ زده بودیم به همین ترتیب اولین بار مصطفی حاج قاسمی تهیه کننده امید شهر خسته به من گفت این تیم و این شهر سوژه جذابی برای ساخت مستند است از سوی دیگر جنس هوادارانش، دراماتیک بودن موقعیت شهر به خاطر تعطیلی کارخانه ها و .. باعث می شد ما این فیلم را بسازیم.

این کارگردان اعلام کرد: زمانی که این تیم تاسیس شد، کارگرها و کارمندان کارخانه ها در بخش های مختلف آن حضور داشتند اما رفته رفته کارخانه ها تعطیل شدند ولی تیم نساجی باقی ماند و داستان هایی همچون سقوط به لیگ دست 2 را تجربه کرد با این وجود مردم همچنان از آن حمایت می کردند. این را هم باید عنوان کنم که وقتی ما وارد پروسه فراوری شدیم کاراکترهایی عجیبی پیدا کردیم برای مثال رضا نادری یکی از آنها بود که پدرش در 7 سالگی او و در حالی که می خواسته بازی تیم را در گنبد ببیند تصادف و همراه با 9 نفر دیگه فوت می نماید یا به یکباره جواد یخی را پیدا کردیم که این شخص تبدیل به کاراکتر اصلی ما شد که زمانی لیدر تیم بوده است.

وی شرح داد: پلات اصلی ما جواد و حساسیت های او به بازی است با این وجود چند داستان دیگر در فیلم وجود دارد که آزاردهنده نیستند چون این داستان ها در نهایت به جواد وصل می گردد بنابراین فکر می کنم امید شهر خسته پراکندگی موضوعی ندارد ضمن اینکه دو سه منتقد به من کامنت مثبت دادند.

الهامیان در انتها اظهار کرد: من و آقای مصطفی حاجی قاسمی به طور مشترک این فیلم را بدون هیچ حمایتی ساختیم از همین رو می دانم که ساخت فیلم مستقل بسیار سخت است هرچند من حمایت خانواده را داشتم اما به نظرم باید به فیلمسازان مستقل توجه گردد ضمن اینکه رسیدن به یک همصدایی در کار مشترک نیازمند دانش دراماتیک است و اگر ما به این همصدایی رسیدیم به خاطر این دانش دراماتیک بود.